دهانههای برخوردی
تقریباً همگی ما در آسمان شب عبور شهاب را دیدهایم، ذرات کوچکی از گرد و غبار و یا فلز که بازمانده دوران تشکیل منظومه خورشیدی ما هستند و پس از وارد شدن به جَو زمین به علت سرعت بسیار زیاد و وجود جَو در اطراف زمین به شدت گداخته شده و میسوزند. جو زمین به مانند یک سپر از رسیدن این ذرات به سطح زمین جلوگیری کرده و امکان ادامه حیات را برروی زمین میسر میکند.
اما بعضی اوقات اندازه این شهابها به حدی بزرگ است که جو زمین امکان از بین بردن آنها را ندارد. در نتیجه شهاب به سطح زمین برخورد کرده و تبدیل به شهابسنگ میشود. به محل برخورد نیز دهانه برخوردی گفته میشود.
این برخوردهای فضائی تأثیرات گستردهای برروی سطح زمین برجا میگذارند. در این مقاله به دو مورد از این برخوردهای فضائی میپردازیم.
برخورد تونگاسکا:
ساعت ۷:۱۴ صبح روز 30 ژوئن 1908 میلادی (10 تیر 1287 شمسی) انفجار مهیبی در نزدیکی رودخانه تونگوسکا واقع درپودکامنایا اتفاق افتاد. احتمال میرود که عرض عامل انفجار 50 تا 100 بوده باشد. آن انفجار باعث نابودی 2000 کیلومتر مربع از جنگلهای تایگا منطقه و همچنین ریشهکن شدن 80 میلیون اصله درخت شد.
زمین تکان خورد. پنجرههای خانههای نزدیکترین محل مسکونی در فاصله 60 کیلومتری از محل انفجار لرزیدند. برخی از ساکنین گرمای انفجار را نیز احساس کردند و برخی حتی چند سانتیمتر از زمین کنده شدند.
خوشبختانه منطقه وسیع محل انفجار خالی از سکنه بود. براساس مستندات، انفجار هیچ تلفات انسانی نداشت، گرچه گفته شد که یک گلهدار جانش را از دست داده بود. صدها گَوزنِ آن شخص نیز به خاکستر تبدیل شده بودند.
یکی از شاهدین عینی صحنه گفته بود: «آسمان به دو نیم تقسیم شده بود. در آسمان بالای جنگل فقط آتش دیده میشد. در همان لحظه صدای شدیدی ناشی از برخورد چیزی به گوش رسید. پس از برخورد نیز فقط صدای مهیبی شنیده میشد که شبیه صدای ریزش سنگها از آسمان بود یا شاید هم شبیه صدای شلیک اسلحه.»
“رویداد تونگوسکا” در نوع خود قدرتمندترین اتفاق ثبت شده در تاریخ است و حتی انرژی آن 185 برابر بمب اتمی هیروشیما بود.
با این حال، با گذشت بیش از 100 سال از آن رویداد تاریخی، دانشمندان هنوز دقیقاً نمیدانند که چه اتفاقی در آن روز رخ داد! بسیاری بر این باورند که عامل انفجار شهابسنگ یا دنبالهدار بوده اما آثار بسیار کمی از آن شی بزرگ آسمانی تا به امروز یافت شده است. از این رو، جا برای فرضیات دیگر باز شده است.
“درختان پس از گذشت 20 سال از زمان انفجار در همان حالت باقی مانده بودند”
منطقه تونگوسکای سیبری
منطقه تونگوسکای سیبری مکانی دورافتاده محسوب میشود. آب و هوای سیبری بسیار سرد است، زمستانهای سخت و تابستانهای کوتاه که در آن زمین به باتلاقی گلآلود و غیر قابل زیست تبدیل میشود. به همین دلایل، دسترسی به منطقه کاملاً دشوار است.
آغاز تحقیقات؛ 19 سال بعد
نزدیک به دو دهه بعد، در سال 1927 میلادی، گروهی روسی با سرپرستی “لئونید کولیک” به آن منطقه سفر کردند. او از 6 سال قبل مواردی را ثبت کرده بود که به کمک آن توانست مقامات روسی را نسبت به مفید بودن این سفر قانع کند. هنگامی که کولیک (حدوداً 20 سال پس از انفجار) به منطقه رسید، هنوز هم آثار انفجار در آنجا مشهود بود.
کولیک منطقهای “پروانهای شکل” از درختان از ریشه کنده شده را یافت که عرض آن منطقه نزدیک به 50 کیلومتر میرسید. پیشنهاد کولیک از علت حادثه این بود؛ انفجار شهابسنگ در جَو.
معمای کولیک
اما یک مسئله به شدت کولیک را به هم ریخته بود اینکه نه هیچ حفرهای حاصل از انفجاری در محل انفجار دیده میشد و نه هیچ بقایایی از شهابسنگ وجود داشت! پاسخ کولیک به این معما این بود که زمینهای باتلاقی منطقه احتمالاً در آن موقع از سال آنقدر نرم بودهاند که هرگونه بقایای آن شی آسمانی را در خود بلعیدهاند.
اما این پایان ماجرا نبود زیرا هویت انفجار هنوز ناشناخته بود؛ به همین دلیل فرضیات عجیب و غریبی مطرح شدند.
فرضیاتی مانند برخورد ماده و پادماده، شهابسنگ، دنبالهدار، سیارک، انفجار هستهای و… .
احتمالاً هرگز کشف نکنیم که عامل رویداد تونگوسکا ورود یک شهابسنگ بود یا یک دنبالهدار، شاید هم اهمیتی نداشته باشد. البته موجب یک اختلال شدید کیهانی میشوند که ما هنوز هم پس از گذشت یک قرن در موردش صحبت میکنیم.
برخورد چیکسلوب:
دهانه چیکسلوب یک دهانه برخوردی است که در زیر شبه جزیره بوکاتان در مکزیک دفن شده است. مرکز آن در نزدیکی شهر چیکسالوب در شبه جزیره بوکاتان مکزیک قرار دارد.
سیارک یا ستاره دنباله داری که این دهانه را ایجاد کرده در حدود 10 تا 15 کیلومتر (6 تا 9 مایل) قطر داشته است. زمان ایجاد این دهانه دقیقاً بر مرز بین دو دوره زمینشناسی کرتاسه و پالئوژن منطبق است. قطر این دهانه بیش از ۱۸۰ کیلومتر و عمق آن حدود ۲۰ کیلومتر میباشد. قطر این دهانه سبب شده که به عنوان سومین دهانه برخوردی در سطح کره زمین شناخته شود.
این دهانه توسط دو ژئو فیزیک دان، آنتونیو کامارگو و گلن پنفیلد در اواخر دهه 1970 به دنبال نفت در شبه جزیره یوکاتان بودند کشف گردید. پنیفیلد در ابتدا توانست شواهدی را بدست آورد که ویژگی زمینشناسی یک دهانه بود و جستجو را ترک کرد. بعدها با تماس با آلن هیلدبراند در سال 1990، پینفیلد نمونههایی را به دست آورد که نشان میداد امکان وجود دهانه برخوردی بالا میباشد. پانفیلد در یک حلقه 70 کیلومتری (40 مایل) از حلقه آب زیرزمینی با تقارن فوقالعاده یافت که در انتها به سمت شمال اشاره میکرد. با بررسی نمونههای حفاری که قبلاً در منطقه صورت گرفته بود و شواهدی مانند کوارتز دگرگون شده، آنومالی گرانشی و قطعات شیشه (از جنس کوارتز) که در منطقه پیدا شد این حدس تقویت شد. در سال 1996 در تصاویر ماهوارهای گودال مرکزی در محل برخورد کشف گردید. شواهد جدید نشان میدهد که قطر دهانه برخوردی در واقع 300 کیلومتر (190 مایل) گسترده است و حلقه 180 کیلومتری در واقع یک دیوار داخلی از آن است.
بر طبق تحقیقات انجام شده توسط محققین دانشگاه گلاسکو، عمر دهانه برخوردی چیکسلوب 000,038,66 میلیون سال با تقریب ± 000,11 سال میباشد. نقطه برخورد قطری معادل 15 کیلومتر داشته و انرژی معادل 10 میلیارد بمب اتمی هیروشیما را آزاد کرده است. بخش اعظم محل برخورد در زیر آب و لایهای از رسوبات دریایی به عمق 600 متر قرار گرفته است.
پس از برخورد، سونامی عظیمی با ارتفاع 100 متر تا فلوریدا و تگزاس در آمریکا رسیده است. ابرهای داغ به همراه مواد مذاب، خاکستر و بخار آب از محل برخورد به بیرون پرتاب شده است. مواد بجا مانده به همراه قطعاتی که به خارج جو زمین پرتاب و دوباره وارد جو شدهاند باعث بهوجود آمدن شوک گرمائی و آتش سوزیهای گسترده گشته است. بقایای فسیلی یافت شده در نیوجرسی آمریکا در 5000 کیلومتری محل برخورد نشانه مرگ سریع و آنی در گستره وسیعی میباشد. به دنبال این برخورد، یک سلسله از آتشفشانها و زلزلههای شدید در کل کره زمین اتفاق افتاده است.
انتشار مقادیر بسیار عظیمی از گرد و غبار در جو کره زمین، باعث بهوجود آمدن محیطی خشن برای زندگی به مدت چندین دهه گشته است. پس از گرمای شدید که در اثر گل خانهای و شوک دی اکسید کربن که بهواسطه آزاد شدن دی اکسید کربن محبوس در سنگهای کربناته ایجاد شد، دمای هوا بهعلت نرسیدن نور خورشید به سطح زمین به شدت کاهش یافته و به همین دلیل فتوسنتز در مقیاس عظیمی متوقف گردیده است که بر کل زنجیره غذائی تأثیرگذار میباشد. براساس مطالعات انجام شده برروی دهانه سیلورپیت در دریای شمال و دهانه بالتیش در اوکراین که همگی بین مدار 20 تا 70 درجه شمالی قرار دارند نشان از وقوع یک سری از برخوردهای همزمان در آن دوران دارد اگرچه اندازه این دهانهها کوچکتر از دهانه چیکسلوب میباشد. پس از بررسی برخورد دنبالهدار شومیکر لوئی 9 با سیاره مشتری در سال 1994 این فرضیه مطرح شده است که اختلالات گرانشی دنبالهدارها را به چندین تکه خرد کرده و باعث بروز برخوردهای مشابهی همانند برخوردهای قدیمی ایجاد نمایند. همانند سناریوای که در پایان دوران کرتاسه در زمین اتفاق افتاده است.
تونگاسکا
برخورد چیکسلوب:
آنومالی گرانشی
فاطمه فقیهی و ارش زمانپور