آذرماه و جشنهای آن در ایران باستان
آذر (قوس)، نهمین ماه سال خورشیدی است و در گاهشماری رسمی ایران و افغانستان همواره ۳۰ روز دارد و از روز ۲۴۷ ام سال آغاز شده و در روز ۲۷۶ ام سال پایان مییابد. آذر سومین و آخرین ماه فصل پاییز است. برج فلکی آذرماه برج قوس (کمان) است.
در گاهشماری رسمی ایران نام این ماه از نام ماه نهم گاهشماری اوستایی نو برگرفته شده است. در گاهشماری زرتشتی، نهمین روز هر برج نیز آذر نام دارد. ایزد این ماه ایزدآذر است.
ایزد آذر، در اسطورههای ایرانی و زرتشتی، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزدا است. به همین دلیل، گاه جایگاه او را در شمار امشاسپندان نیز آوردهاند. آذر ایزدی است که نگهبانی آتش را بر عهده دارد. این ایزد یکی از بزرگترین ایزدان دین زرتشتی است.ایزد آذر در بین دیگر اقوام آریایی نیز جایگاهی ویژه دارد در یسنای ۳۶ بند اول این ایزد از جمله وسایلی است که سبب نزدیکی مخلوقات به خداوند میشود . شاید از همین روی است که قبله زرتشتیان هم، نور است .
ایزد آذر که به زبان پهلوی آتور خوانده میشود، موکل بر کلیه آتشهای اهورایی جهان است و همواره مواظب است که آتش آتشکدهها خاموش نشود.
این اعتقاد وجود داشت که پنج نوع آتش اهورایی در جهان هست:
١- آتش بهرام، یا آذربهرامان که در آتشکدههای بهرام میسوخت.
٢- آتش هوفریان یا گرمایی که در تن انسان و گاو گوسفند هست.
٣- آتشی که در گیاهان و چوب وجود دارد که با مالش و اصطکاک بیرون میآید.
۴- آتش برق جهنده که از گرز ایزد تشتر «فرشته باران رحمت» پدید میآید و دیوها را هلاک میکند.
۵- آتشی که در گروتمان (عرش اعلی)، در مقابل اهورامزدا شعله میکشد.
واژه آذر بهمعنای آتش و در اوستایی آتَر (ātar) و در پارسی میانه آتُر (ĀDUR یا ādar) است. واژه آتش (ātaš) که در پارسی میانه آتخش (ātaxš) بوده، برگرفته از این واژه است.
۹ آذرماه جشن آذرگان (روز پاسداشت آتش)
یکی از جشنهای باستانی و قدیمی، جشن آذرگان است. جشنی برای احترام به آتش که در نهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی که نام روز و ماه یکی میشود یعنی روز آذر در ماه آذر، برگزار میشود. اگرچه برگزاری آذرگان در سالهای گذشته آن شور و حال سالهای گذشته را ندارد، اما هنوز هم برگزاری آذرگان برای زرتشتیان شهرهای مختلف، به خصوص شهرهایی که آتشکده دارند، اهمیت زیادی دارد و حضور در این مراسم هم انگیزهای برای سفر است.
نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته میدانستند و در خانهها و بامها آتش روشن میکردند. آن روز را با شادی و خواندن دعا و پهن کردن سفرهای آیینی که با خوراکیهای مختلف در آتشکدهها آذینبندی شده بود، جشن میگرفتند. موقع جشن، روی آتش چوبهای خوشسوز و خوشبو میگذاشتند و به مناسبت شروع سرما، از آتش روشن در آتشگاه، هرکس مشعلی به خانه برده و آتش تا پایان زمستان در خانهها روشن بود. نه میگذاشتند خاموش شود و نه خللی در آن به وجود آید چراکه آن را خوش یمن میدانستند. یکی از نیایشهایی که در آذر روز هرماه و از جمله در آذر روز از آذرماه خوانده میشود آتش نیایش است که پنجمین نیایش از پنج نیایش خرده اوستا است. در جشن آذرگان مراسم همیشگی خواندن بخشهایی از اوستا توسط موبد هم اجرا میشود.
همچنین جز جدانشدنی این روز از گذشته تا امروز این بوده و هست که آتشکدهها را نظافت و آذینبندی میکردند، لباسهای نو و تمیز میپوشیدند، خودشان را آرایش میکردند و به موها و ناخنهایشان میرسیدند. همچنین عقیدهای وجود دارد که میگوید اگر در این روز در مورد موضوعی مشورت کنند، نتیجهاش خوب است.
۳۰ آذرماه جشن چله یا یلدا (جشن زایش مهر/ بلندترین شب سال)
چله و جشنهایی که در این شب برگزار می شود؛ یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه می کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی – هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بی درنگ پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاهتر می شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند. بدین سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
یلدا به معنای میلاد و شب يلدا، شب تولد مهر یا همان الهه میترا است. مهر الهه نگهبان راستی و راستگویی و نگاهدار پیمان ها ست. مهر پرستی از کهن ترین آیین های آریاییها بوده است, باور مهر پرستان روشنایی و روز نمادی از الهه مهر و مهر نمادی از نیکی است و شب و تاریکی نمادی از اهریمن و دنیا سراسر میدان نبرد بین نیکی و اهریمن (نور و تاریکی) بوده است . از این رو مهر و مظاهر آن، همواره مورد ستایش ایرانیان حتی پس از دوران مهرپرستی بوده است.