حمله به منطقه 51 برای یافتن بیگانگان فضایی؟!
در این بخش به بررسی برخی نکات علمی قابل تامل در مورد این رویداد میپردازیم.
میلیونها نفر در رویدادی عجیب و فیسبوکی شرکت کرده اند تا بیستم سپتامبر سال جاری به منطقه نظامی “Area 51” ایالات متحده حمله کنند و شاهد موجودات فضایی باشند!!
این رویداد از نظر مسوولان مربوط به این منطقه نظامی بیشتر شبیه یک شوخی است و به گفته آنان قطعا خیلی از افراد مشتاق حضور در این منطقه میباشند. جای هیچ تعجبی نیست؛ با وجود اینکه در نگاه اول این رویداد بیش از یک شوخی نمیتواند باشد اما برخی آن را جدی میدانند و برای ورود به آن منطقه و ملاقات با فرازمینیها خود را به آب و آتش میزنند. در این مقاله برای پاسخگویی به این افراد، احتمال حضور فرازمینیها در منطقه 51 را از لحاظ علمی بررسی میکنیم. با ما همراه باشید!!
منطقه “Area 51″، منطقهای برای آموزش نظامی واقع در دریاچه گروم، ایالت ناوادا میباشد؛ طی دهههای اخیر تصور بر این است که دولت ایالات متحده نشانههای سفرهای فرازمینیها به زمین را در این منطقه پنهان کرده است.
ایدهی وجود بیگانگان فضایی از زمانی که انسانها متوجه شدند که زمین مرکز گیتی نمیباشد در اذهان عمومی و دانشمندان حضور دارد. خوب به خاطر دارم که در بچگی داستانهای واقعی سرگذشت افرادی را میخواندم که ادعا داشتند توسط موجودات فضایی ربوده شدهاند. سوالی که همیشه ذهن مرا به خود مشغول میکرد این بود که چرا اغلب این افراد آمریکایی بودند؟!! و در انتها مشخص میشد که هیچ شاهد و نشانهای وجود ندارد که ربوده شدن آنان را اثبات کند. محبوبیت دیدن UFO، ماموریتهای فضایی و برنامههای علمی-تخیلی تلویزیونی باعث افزایش آمار اینگونه ادعاها در دهه 1960 تا دهه 1990 شد. امروزه نیز شاهد چنین داستانهای عجیبی هر چند به نسبت سالهای قبل کمتر، میباشیم.
توطئه “Area 51”
ریشه ایده نگهداری بیگانگان در این منطقه به راسوِل، نیومکزیک برمیگردد. سال 1947، کشاورزی راسوِلی یک شی ناشناخته در زمین کشاورزی خود پیدا کرد؛ سازمان نظامی ایالات متحده ادعا کرد که این شی، بخشی از یک بالن هواشناسی است اما سالها بعد مشخص شد که مربوط به یک فرایند فوق سری بود که طی آن امواج صوتی یک انفجار اتمی را شناسایی میکردند.
تنها چند سال پس از این اتفاق، آزمایشات اولین برنامههای جاسوسی “Area 51” آغاز شد. شهروندان محلی شاهد مانورهای هوایی بودند و آنها را به UFOها نسبت دادند. سال 1989 فردی به نام “رابرت لازار” مدعی شد که در بخش “تکنولوژی بیگانگان” واقع در منطقه 51 که در بخش مرکزی نظریه توطئه قرار دارد، مشغول به کار است. باید این نکته را در نظر داشت که برخلاف ادعای لازار که مدرک ارشد فیزیک دارد، هیچ موسسهای آن را به عنوان دانشجوی پیشین خود قبول نداشت. رویداد فیسبوکی”Area 51″ دقیقا شش ماه پس از پخش مستند “Neflix” که در مورد لازار بود، اتفاق افتاد.
ادعای لازار نیز همانند سایر تئوریهای توطئهای، اعتقادی نادرست در ذهن مردم به وجود آورده است که ممکن است به خسارتهای جبران ناپذیری منجر شود.
چقدر احتمال وجود حیات بیگانگان در مکانهای دیگری از گیتی وجود دارد؟! چقدر احتمال دارد که آنان به ملاقات زمینیان بیایند؟!
اغلب دانشمندان معتقدند که با توجه به پهناور بودن جهان، باید حیات در نقاط دیگر نیز وجود داشته باشد.
اخترزیست شناسان در سامانه خورشیدی به دنبال یافتن ردپایی از ارگانیزمها هستند. ممکن است متان یکی از این نشانهها باشد. همانطور که شناسایی بخارات متان در سیاره بهرام بسیار اهمیت دارد؛ تولید دائمی متان میتواند نشانهای از حیات میکروبیولوژیکی کربنی باشد.
هرگاه بخواهیم شانس ملاقاتمان با تمدنهای فرازمینی پیشرفته را محاسبه کنیم، اولین راه حلی که به ذهن خطور میکند “معادله دراک” میباشد. این معادله در سال 1961 ارائه شد و تعداد تقریبی تمدنهای فرازمینی که در کهکشان راه شیری قرار دارند و میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد را مشخص میکند. معادله دراک به هفت متغییر افزایشی وابسته است؛ یکی از این متغییرها سرعت میانگین تشکیل ستاره در کهکشان راه شیری است که به طور تقریبی محاسبه میشود. دیگری درصد ستارگانی است که میزبان سیارات میباشند که دانشمندان در حال محاسبه آن میباشند. پنج متغییر دیگر شامل تعداد میانگین ستارگان سکونت پذیر بر هر ستاره، درصد سیاراتی که حیات میتواند به یک تمدن تبدیل شود و درصد سیاراتی که تمدن موجود در آنها توانایی انتقال در کیهان را دارند، میشود که متاسفانه هنوز نامشخص است.
هنوز هیچ سیارهای که حیات در آن وجود داشته باشد را نیافتهایم، پس محاسبه هر کدام از این متغییرها تقریبا غیرممکن است.
آیا تنها سیارات زمین سان را بررسی میکنیم و یا سیاراتی که ممکن است حیات سیلیکونی داشته باشند را در نظر میگیریم؟!
محققان در حال بررسی معادله دراک میباشند؛ احتمال دارد در این گیتی پهناور تنها باشیم و یا اینکه چندین هزار تمدن در اطراف ما باشد. البته نداشتن اطلاعات کافی در مورد پارامترهای معادله ممکن آن را بیفایده جلوه بدهد.
جست و جو برای یافتن حیات فرازمینی پیشرفته اغلب با بررسی نویزهای امواج رادیویی و مایکروویو که میتواند پیام انتقال داده شده باشد، انجام میشود. شکست طول موجهای بلندترِ نور هنگام عبور از گرد و غبار میان ستارهای نسبت به طول موجهای فروسرخ و یا نورمرئی کمتر میباشد؛ بنابراین میتوانند ابزار مناسبی برای انتقال پیام باشند اما متاسفانه تاکنون هیچ پیامی دریافت نکردهایم.
برخی از دانشمندان معتقدند که برای انتقال پیام به فضا میتوان از تلسکوپهای رادیویی فعال نیز استفاده کرد، چیزی که فیزیکدان بزرگ “استیون هاوکینگ” معتقد بود که در پی آن ممکن است پاسخی نامناسب و مبتنی بر اعلام جنگ از سوی فرازمینیها دریافت کنیم!!
نمیتوان احتمال حضور بیگانگان فضایی را نادیده گرفت پس ممکن است آنها بخواهند به ملاقات ما بیایند؛ مراحل این ملاقات احتمالا اینگونه خواهد بود: ابتدا ما را شناسایی میکنند، با روشی مشابه ما، نویزهای رادیویی! طی 100 سال گذشته سیاره زمین تنها تابش امواج رادیویی مصنوعی داشته است؛ اگر امواج رادیویی با سرعت نور حرکت کنند تنها آنانی که در فاصله 100 سال نوری از ما قرار دارند این نویزها را دریافت میکنند. اگر قطر کهکشان راه شیری را 105000 سال نوری در نظر بگیریم ما حتی موفق نشدیم خودمان را به اغلب مناطق کهکشان خودمان نشان دهیم چه رسد به سایر مناطق جهان!!
ایدهی حمله به منطقه 51 به شدت احمقانه و غیرضروری به نظر میرسد زیرا تنها شاهد منطقهای نظامی خواهیم بود. احتمالا در گوشه و کنار این گیتی لایتناهی موجوداتی مشغول گذراندن زندگی خود میباشند اما قطعا روی زمین نیستند!
ترجمه: مریم هادیزاده
منبع:
https://phys.org/news/2019-07-storming-area-aliens-science.html