نظریه cph


در آغاز جهان بینی بزرگان اندیشه کسانی مثل گالیله با کارهایشان زیربنای فیزیک کلاسیک را گذاشتند و بعد از او هم کپلر و برونو کارهای او را ادامه دادن
کپلر توانست ٣ قانون کشف کند و بفهماند که حرکت سیارات قانونمند و یک نظم منطقی در حرکت هستند و دوره تناوب و مسیر آن ها وجود دارد.
برونو نیز گفت همه ستارگان جهان مثل خورشید هستند.
گالیله نوعی نگرش منطقی به پدیدهای فیزیکی داشت و روش استقرایی در فیزیک راجستجو می کرد. اما با ظهور نیوتون و معادلات ریاضی روح و معنای کاملی به نگرش گالیله بخشید و ساختار فیزیک کلاسیک را مدرن ساخت. نیوتون از نگرش دیفرانسیلی به جای انتگرال گیری استفاده کرد.
اما از کارهای کپلر می شود فهمید که سیارات دارای دوره تناوبی هستند و می شود دوره تناوب سیاره دیگر را از طریق سیاره دیگر بدست آورد و از قوانین نیوتن نیزمی شود دوره گردش همه سیارات به دور خورشید را بدست آورد.
بدین ترتیب گالیله روش استقرایی و نیوتون روش دیفرانسیلی را ابداع کرد. ولی قوانین نیوتون مشکلاتی نیز داشت که می توان به آن ها اشاره کرد. تا سرعت های نامتناهی را پیش گویی می کند که با تجربه سازگار نیست. با قانون سوم نیز با مشکل روبه رو است
بزرگ ترین مشکلات قانون گرانش بود که همه ستارگان باید یک دیگر را جذب کند. تعداد بی نهایت نیرو وارد بر یک جسم شدت جاذبه وارد بر آن جسم بی نهایت می شود و اگر ستاره ای بقیه ستارها را جذب کند آنگاه جِرم به بی نهایت می رسد.
دومین مشکل دستگاه مرجع مطلق بود که همگی یک مرجع داشتند این چارچوب مطلق اِتِر نامیده می شد که با آزمایش مایکلسون که در آن سرعت زمین را نسبت به دستگاه مطلق اتر بدست آورد که نتیجه منفی بود و چهارچوب مطلق و چهارچوب مرجع زیر سوال رفت تا اینکه مشکل را که حل کرد. انیشتین او با نسبیت خاص کار را شروع کرد.
یک؛ قوانین فیزیک در تمام دستگاه های لخت یکسان است و هیچ دستگاه مرجع لختی در جهان وجود ندارد.
دو؛ سرعت نور در فضای تهی و در تمام دستگاه های لخت ثابت است.
نمونه ای از نسبیت خاص نسبیت در جرم است.
M=m/(1-v/c^2)^
بحث شیرین انرژی و جرم در نسبیت بسیار زیباست E=mc^2
مشخص است که در v=c فوتون دارای کوانتاهای انرژی به جرم سکون m صفر می باشد.
نسبیت در نوع ذرات:
١) ذراتی که دارای جرم حالت سکون غیر صفر هستند مثل الکترون
٢) ذراتی که دارای جرم حالت سکون صفر هستند مثل فوتون
٣) در نسبیت تنها ذراتی می توانند با سرعت نور حرکت کنند که جرم حالت سکون آن ها صفر باشد مثل فوتون.

فوتون در شرایط نور تولید می شود و اجزای تشکیل دهنده آن نیز بایستی با همان سرعت نور حرکت کنند و حالت سکون فوتون یعنی تجزیه آن به اجزای تشکیل دهنده اش

نسبیت عام
حال چون در جهان واقعی دستگاه های شتاب دار هستند، هرچند می توان در بررسی برخی رویدادها به دستگاه های لَخت بسنده کرد. اما این دستگاه ها برای تمام رویدادها ناتوان هستند و بر اصل هم ارزی استوار است.

اصل هم ارزی
قوانین فیزيک در یک میدان جاذبه یکنواخت و در یک دستگاه که با شتاب ثابت حرکت می کند یکسان هستند و مهمترین دستاورد نسبیت عام توجیه مدار عطارد بود و در حالت کلی a=g مشاهدات یکسان در دستگاه.
نسبیت
گرانش اثر هندسی اجسام بر فضای اطراف خود است که فضا زمان نامیده می شود. جرم فضای اطراف خود را خمیده می کند و مسیر نور در اطراف آن خط مستقیم نیست بلکه منحنی است. توجه به ساختار هندسی و توپولوژیک فضا بررسی و فیزیک را به حاشیه راند.

مشکلات اساسی نسبیت
١. مشکل نسبیت باکوانتونم؛ توجیه پدیده های بزرگ با کوانتوم. نسبیت فضا زمان ناسازگارند تا اینکه دیراک مکانیک کوانتومی نسبیتی را درست کرد.
٢. چون نسبیت قابل تغيیر است و وحدت بین دانشمندان جهان وجود نداشت و تناقضاتی هر سال پیدا می کرد.
مثال
انیشتین معادلات پارامتری عالم را بدست آورد
الف) ماده دارای چگالی متوسطی در فضا است که در همه جا ثابت و مخالف صفر است.
ب) بزرگی شعاع فضا به زمان بستگی ندارد.

 

نوشته آقای وحیدبهمرام شهاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *