آسمان مردادماه (صور فلکی و اجرام آن)

آکم‌کم‌ به دومین ماه از تابستان دوست داشتنی می‌رسیم.همان‌گونه که از تعطیلات استفاده می‌بریم، وقت بیشتری نیز در اختیار داریم تانگاهی به طبیعت فراموش شده ـ یعنی آسمانـ بیندازیم.آسماننیز دریغ نمی‌کند و زیبایی‌هایش را به رخ جهانیان می‌کشد.

ابتدا به بررسی معنی ماه امرداد می‌پردازیم.

تلفظ اين نام، در اوستا به صورت امرتات ودر پهلوی و فارسی دری، امرداد بوده است.امرداد مرکب از سه جزء می‌باشد: “ا” که ادات نفی به معنی نه است؛ “مرتا” که به معنی مردنی و نابودشدنی است؛ “تات”که پسوندي براي اسم مونث است. بنابراین،”امرداد” یعنی بی‌مرگی و آسیب‌ناپذیر یا جاودانی؛ اما واژه‌ی “مرداد” برابر است بامرگ و میر که نقطه‌ی مقابل آن واژه می‌باشد.  زین پس شایسته است که بگوییم ماه امرداد نه ماه مرداد.

حال به بررسی صورفلکی این ماه می‌پردازیم:

1- صورت‌فلکی جاثی یا بر زانو نشسته یا هرکول

هرکول به عنوان بزرگ پهلوان داستآن‌های یونانی، چندان در آسمان چشمگیر نیست.بیشتر ستاره‌هایش،روشنایی کمتر از قدر سوم دارند. به همین دلیل یافتن این صورت‌فلکی در آسمان ـ خصوصا تازه­کارها ـ آسان نیست.

حال چگونه هرکول را بیابیم؟

از حسن‌های هرکول این است که با مساحت ۱۲۲۵ درجه مربع، به عنوان پنجمین صورت‌فلکی بزرگ آسمان در نظر گرفته می‌شود. این صورت‌فلکی دارای شکلی شبیه به انسان است و می‌توان تقریبا آن را از میان ستارگان کم فروغ اطرافش تشخیص داد. هرکول را باید میان دوستاره‌ی نسر واقع و سماک رامح ـ که جزو پرنورترین ستارگان آسمان هستند ـ یافت. پای هرکول (ستاره‌ایوتای هرکول) بر سر اژدها قرار داده شده است. این موارد تنها نمونه‌هایی هستند که می‌توان جهت راهنمایی برای پیدا کردن محل هرکول ارائه نمود.

جاثی دنیای شگفت‌انگیزی در درون خود دارد.خوشه‌ی کروی بزرگ جاثی، مانند جواهری در این صورت‌فلکی می‌درخشد. می‌توان گفت اهمیت این صورت‌فلکی به دلیل وجود همین خوشه است. M13یا خوشه‌ی جاثی، یکی از 150 خوشه‌ی کروی است که در‌هاله‌ی پیرامون کهکشان راه‌شیری قرار دارد. این خوشه، درخشنده‌ترین خوشه‌ی کروی نیمکره‌ی شمال است که با قدر5.8 می‌درخشد.جرم نسبتا پرنوری است؛ بطوری‌که در آسمان تاریک و بدون غبار، می‌توان آن رابا چشم غیرمسلح دید. حتی اگر رصدگر تیزبینی باشید، می‌توانید باجوینده‌یتلسکوپ نیز از درون شهر آن را رصد نمایید. پیدا کردن این خوشه در صورت‌فلکی جاثی بسیار آسان است. بین دوستاره‌ی اتا و زتای جاثی، کمی‌نزدیک‌تر به ستاره‌‌ی اتا، سه ستاره نزدیک به هم هستند که ستاره‌ی مرکزی همانM13 است.

‌برای رصد، دوربین دوچشمی‌یا تلسکوپ خود را روی همین ستاره تنظیم کنید. اگر از تلسکوپ استفاده می‌کنید توجه داشته باشید که از بزرگنمایی‌های پایین تلسکوپتان بهره ببرید. حال با حرکتی بسیارآرام  به اندازه‍ی  2 درجه به سمت ستاره‌ی  زتای جاثی حرکت کنید. سپس به دقت آن ناحیه را در نظر داشته  و سعی کنید که از گوشه‌ی چشم به این جرم نگاه کنید. اگر موفق شده باشید، باید جرم کوچک و  کم نورو  مه‌آلودی را ببینید. برای دیدن جزئیات بیشتر این جرم، چندی صبوریکنید. به طور کلی اجرام غیر ستاره‌ای، خود را به راحتی به شما نشان نمی‌دهند و برای دیدن جزئیات آن‌ها، باید دقایقی از پشت تلسکوپ یا دروبین دوچشمی‌به آن نگاه کنید تا بتوانید برخی از ستاره‌های بیرونی آن‌هارا از هم تفکیک کنید.

M13با دوربین دوچشمی‌در آسمان تاریک، به مانند توپ درخشانی می‌باشد. با دوربین دوچشمی‌می‌توان تشخیص داد که چگونه روشنایی آن به سوی مرکز زیاد می‌شود. دلیل آن هم به خاطر تراکم زیاد مرکز خوشه نسبت به اطراف آن است.با تلسکوپ‌های کوچک و در بزرگنمایی بالا، ستاره‌های‌هاله‌ی آن از هم تفکیک می‌شوند. این خوشه در تهران با دوربین دوچشمی‌کوچک، به صورت یک ستاره‌ی محو دیده می‌شود.

این خوشه حدود 300000ستاره دارد که درخشان‌ترین آن‌ها غول‌هایی هستند که 1000 برابر خورشید نورافشانی می‌کنند.فاصله‌ی این خوشه از زمین، حدود22800 سال نوری است.

صورت‌فلکی جاثی دارای خوشه‌ی کروی دیگری به نامM29است که 29‌ امین جرم از فهرست مسیه می‌باشد.(Mعلامت اختصاری این فهرست است).این خوشه نیز با اینکه کوچک‌تر از خوشه‌یM13ودرخشندگی‌اش حدود نصف آن می‌باشد، به سادگی با دوربین‌های دوچشمی‌قابل مشاهده است.این دوخوشه را با هم مقایسه کنید وتوجه نمایید که M29دارای مرکز درخشنده‌تری نسبت به خوشه‌یجاثی است. چرا که تراکم ستاره‌ای در آنجا بیشتر است.M92از ما فقط 25000سال نوری فاصله دارد که مقداری بیشتر از فاصله‌ی M13 است.

2- صورت‌فلکی مار افسای

این صورت‌فلکی بزرگ، در اوایل امرداد ماه به بهترین وضعیت رصدی خود می‌رسد.مار افسای، بین صورت‌های فلکی جاثی و عقرب قرار دارد.در نقشه‌های قدیمی، این صورت‌فلکی به شکل مردی ترسیم شده است که ماری را در دست دارد. این صورت‌فلکی بزرگ، صورت‌فلکی مار یا serpens را به دو قسمت تقسیم کرده است. سر مار یعنی serpens caput در سمت راست، ودم مار یعنی serpenscauda در سمت چپ آن قرار گرفته است.کلمه‌یophiuchus در زبان یونانی به معنای مار افسای یا حامل مار می‌باشد.روشن‌ترین ستاره‌های این صورت‌فلکی توسط بطلمیوس شماره‌گذاری شده‌اند.ستاره‌ی بارنارد ـ که سریع‌ترین حرکت در میان ستارگان آسمان را دارد ـ وستاره‌ی کپلر ـ که نواختری بودهکه توسط کپلر رصد شدهاست ـ از اجرام جالبی هستند که در محدوده‌ی این صورت‌فلکی قراردارند.

در اساطیر،یونانیان قدیم در این صورت‌فلکی، “آسکلپیوس” (asclepios) خداوند هنر سلامت‌بخشی را می‌دیدند که شیرون ـ دانشمند اسب پیکر ـ به او رازهای علم پزشکی را آموخته بود. “آسکلپیوس” (اسکولاپ امروزی) ماری را در دست داشت و قادر بود مردگان را زندگی بخشد. این مار نیز تا به امروز نشانه و نمادعلم پزشکی است. اوهنگامی‌که عقرب، شکارچی (صورت‌فلکی جبار) را نیش زد، آسکلپیوس خواست او را از مرگ حتمی‌برهاند. این امر موجب خشم و غضب خدای جهان زیرزمین شد. زئوس برای آرام کردن این خدا، آسکلپیوس را با ضربه‌ی صاعقه از پای در آورد و او را به شکل صورت‌فلکی به آسمان انتقال داد.

اجرام صورت‌فلکی مار افسای:

تعادل ستاره، زمانی بدست می‌آید که دو نیروی هم‌جوشی (رو به بیرون) و گرانش (رو به درون) با هم برابر باشند. اما هنگامی‌که یک ستاره به اواخر عمر خود می‌رسد،دو حالت ممکن است ایجاد شود: یکی اینکه همجوشی نیروی بیشتری وارد می‌کند و ستاره بزرگ و پرنور می‌شود.همچنین گاهی گرانش غلبه کرده و ستاره کوچک و کم‌نور می‌شود. به این ستاره‌ها، ستاره‌های متغیر می‌گویند.

اولین نوع این ستارگان در صورت‌فلکی قیفاووس رویت شدند. به همین علت، نام ستارگان متغیر قیفاووسی را به خود گرفتند. نکته‌ی جالب این ستارگان، در این است که با استفاده از دوره‌ی تناوب آن‌ها می‌توان قدر مطلق ستاره و به تبع آن، فاصله‌ی ستاره از زمین را به دست آورد.همچنین به واسطه‌ی آن فاصله، به عنوان مثال، سحابی یا خوشه‌ای که ستاره در آن قرار دارد را هم محاسبه کرد.

M10 یکی از اجرامی‌است که از حضور چنین ستاره‌هایی بی‌بهره نمانده است.در دوربین دوچشمی،M10 و خوشه‌ی ستاره‌ای کروی M12، در یک میدان دید واقع شده‌اند. M12 در حدود طول نصف مشت فاصله، در غرب ستاره‌ی بتا ـمارافسای قرار دارد.M10 در قسمت جنوبی‌تر واقع شده و درخشان‌تر است. برای اینکه خودتان را به سمت درستی هدایت کنید، ابتدا ستاره‌ی بتا-مارافسای را به عنوان ستاره‌ی نشانه انتخاب کنید. کمی‌بیشتر از عرض یک مشت به سمت شمال، جفت ستاره‌ی دلتا و اپسیلون را خواهید دید. به سمت شمال شرق، جفت درخشان دیگری خواید دید که همان بتا و گاما هستند. M10 و M12، در یک‌سوم فاصله‌، بین جفت دلتا ـ اپسیلون و جفت بتا ـ گاما قرار دارند. هر دوی آن‌ها به اندازه‌ای که به صورت لکه‌ای مات و غباری توسط جوینده (Finder) دیده شوند، درخشان هستند.

اگرچه در ظاهر، هر دوی آن‌ها به یکدیگر نزدیک به نظر می‌آیند اماM10 و M12 در حقیقت حدود ۲۰۰۰ سال نوری از همدیگر فاصله دارند. M10حتي با بيشتر ابزارهاي ساده به صورت يک منطقه‌ی گوي‌مانند درخشان ديده مي‌شود. این فشردگی در خوشه‌های ستاره‌ای چیزی است که در کلاس‌بندی آن‌ها مشخص می‌شود. M10 در ظاهر درخشان‌تر است اما نه به خاطر فشردگی‌اش؛ بلکه به این دلیل که ۲۰۰۰ سال نوری نزدیک‌تر است.این خوشه حدود ۸۳ سال نوری گسترده شده است و حداقل چهار ستاره‌ی متغیر را شامل می‌شود.خوشه‌ی کروی M10 با سرعت ۶۹ کیلومتر بر ثانیه از ما دور می‌شود. در آن، ۵۳۲ ستاره شمارش شده‌اند و ما می‌دانیم که دوتای آن‌ها، ستارگان نسل دوم قیفاووسی هستند.

چرا دانستن رفتارهای مناسب بسیار مهم است؟ چون می‌توانیم با آن، تکامل را بررسی کنیم. اولگ. وای. گدین که روی M10 تحقیقاتی انجام داده است می‌گوید: «برای مثال ما روی مدل تکامل NGC 6254 تحقیق می‌کنیم. با استفاده از رفتار مناسب ابرخس ما می‌توانیم چرخش این خوشه در کهکشان را بسازیم. کشش‌های جزر و مدی نیز شتاب تخریب و تبخیر هسته را به طور قابل توجهی از ۲۴ گیگاسال به ۱۸ گیگاسال سرعت می‌دهد. ما مدل‌هاي مختلفي از اصلاحات آدیاباتیک را تخمين زده‌ايم و يافتيم که براي محاسبات دقيق انقلاب کاربرد دارد. بدون اصلاحات دقیق، زمان تخریب خوشه دوبرابر می‌شود. در محدوده‌ی لرزش‌هاي عظيم، زمان فرو ريختن هسته از ۱۰ به ۳ يا حتي کمتر، کاهش پيدا کرده است؛ در حالي که زمان تخريب، دو برابر اين مقدار است. اثرات حرکت جزر و مدی، مستقیم روی محدود شدن خوشه تاثیر دارد. همان‌طور که خوشه جرمش را ا دست می‌دهد جمع‌تر میشود و اهمیت این حرکت جزر و مدی کمتر می‌شود. این موضوع ثابت می‌کند که سابقا اهمیت این حرکت بیشتر بوده است».

 

3-صورت‌فلکی قوس

این صورت‌فلکی چون در رساتیا مرکز راه شیری قرار دارد دارای اجرام فراوان و زیبایی است.

اولین جرمی‌که بدان می‌پردازیم سحابی شگفت‌انگیز مرداب یا M8 است. یک ابر یا سحابی هیدروژنی که در فاصله‌ی 5700 سال نوری از ما در صورت‌فلکی قوس (اندکی بالای ستاره سر لوله‌ی قوری یا دلتای قوس)قرار دارد وهشتمین جرم فهرست مسیه است.M8  یا سحابی مرداب، سحابی بزرگی در آسمان است که مساحتی در حدود 9040 دقیقه قوسی رااشغال کرده است.این خوشه همچنیندومین سحابی درخشان قابل مشاهده از نیمکره‌ی شمالی است.هرچند در مقایسه با سحابی جبار ـ که پرنورترین سحابی آسمان است ـ چهار برابر دورتر قرار گرفته است.این سحابی یکی از درخشان‌ترین ابرهای تولید کننده‌ی ستاره‌ای در آسمان است ودر آن می‌توان ستاره‌های جوان زیادی را مشاهده نمود.

اگر با تلسکوپ 4 اینچی روی این ابر تمرکز کنید، متوجه‌ی مسیر باریک ومارپیچی از غبار می‌شوید که سحابی را به دو قسمت تقسیم کرده است.شاید به همین علت به آن لقب سحابی مرداب داده‌اند.قسمت شرقی این ابر، خوشه‌ی ستاره‌ای باز NGC 6530  از قدر مجموع 5 را در دل خود جای داده است.جالب توجه است بدانید که این خوشه‌ی باز را جان فلامستید چندین سال زودتر از خود سحابی در سال 1680 میلادی کشف کرد.سپس لی جنتیل در سال 1747 میلادی پی به وجود این سحابی در اطراف خوشه برد.در قسمت غربی سحابی، ستاره‌ی قدر ششم 9-قوس در میان دریایی از غبار ومه شناور است.این ستاره‌ی شگفت‌آور از رده‌ی طیفی O5  است که با تابش انرژی بسیاری از خود، سبب تحریک بیشتر سحابی برای تابیدن می‌شود.در میان سحابی می‌توان گلبول‌های بوک را نیز مشاهده نمود.

روشن‌ترین بخش سحابی با نام Hourglass nebulaشناخته می‌شود.گویچه (گلبول) بوک،ابرهایی کوچک و تیره هستند که در زمینه‌ی روشن سحابی‌های روشن یا توده‌های ستاره‌ای مشاهده می‌شوند.این‌ها همان لکه ابرهایی هستند که در حال ریزش گرانشی برای تبدیل شدن به ستاره هستند؛ البته به شرطی که دارای جرم کافی باشند. گویچه‌ها تقریبا گرد می‌باشند وابعاد آن‌ها در حدود یک سال نوری وجرم آن‌ها در حد جرم خورشید است.دمای گلبول‌های بوک در حدود 15 درجه کلوین است.این علامت B.J.BOK نام ستاره‌شناسی آمریکایی آلمانی است که به آن‌ها توجه کرد وآن‌ها را به عنوان پیش‌ستاره معرفی نمود. تمام مواردی که بیان شد سحابی M8 را به یکی از برجسته‌ترین اجرام آسمان تابستان تبدیل می‌کند.

 

سحابی‌ سه تکه (M20):

سوژه‌ی زیبایی از اجرام اعماق آسمان، در فاصله ۵۰۰۰ سال نوری ودر صورت‌فلکی قوس است. این سحابی مملو از گاز هیدروژن و غبار است. دیده شدن آن نیز به دلیل یونیزه شدن گازها بر اثر تابش ستاره‌های نزدیک به سحابی است.

سحابی زیبای سه‌تکه (Trifid Nebula) را می‌توان به عنوان فرصتی برای مطالعه‌ای از تضاد رنگ‌ها در سطح کیهانی در نظر گرفت.این سحابی یک منطقه‌ی ستاره‌زایی در صفحه‌ی کهکشان خودمان است که ۳ گونه‌ی مختلف از سحابی‌های کیهانی را به نمایش می‌گذارد. به این صورت که: سحابی‌های نشری سرخ رنگ، که بیشتر نورشان را از تابش اتم‌های هیدروژن گرفته‌اند؛ سحابی‌های بازتابی آبی‌ رنگ، که در اثر بازتاب نور ستارگان توسط گرد و غبار پدید می‌آیند؛ و سحابی‌های تاریک، که از ابرهای چگال و فشرده‌ی گرد و خاک ساخته شده‌اند و در برابر نور ستارگان و دیگر سحابی‌ها به حالت ضدنور قرار گرفته‌اند و تاریک دیده می‌شوند.

منطقه‌ی نشری درخشان و سرخ رنگ، به وسیله‌ی رگه‌های تیره و کدر غبار، تقریبا به سه بخش جدا از هم تقسیم شده است و همین به نامیدن این سحابی به نام سه‌تکه انجامیده است. سحابی سه‌تکه، حدود ۴۰ سال نوری پهنا دارد.

 

سحابی امگا:

سحابی امگا یا M17 یکی از مناطق فعال ستاره‌زایی در مرکز کهکهشان راه‌شیری است. همه‌ی ما بزرگترین پرورشگاه ستارگان، یعنی سحابی معروف جبار یا شکارچی را می‌‌شناسیم. سحابی جبار و ابر عظیم مولکولی که در آن قرار دارد، خارج از ناحیه‌ی مرکزی کهشکان قراردارند. ولی سحابی‌هایی که در قسمت‌های مرکزی کهکشان قرار دارند ـ از آنجایی که غنی از گاز و غبار هستند ـ مناطق بزرگی هستند برای تولد و پرورش ستاره‌های جوان.

یکی از این نواحی فعال که در عمق راه‌شیری و در بازوی قوس کهکشان قرار دارد، سحابی امگا یا M17 است. این پرورشگاه ستاره‌ای، در فاصله‌ی ۵۵۰۰ سال نوری از زمین قرار دارد و می‌توان آن را در صورت‌فلکی قوس از قدر ظاهری ۶ مشاهده کرد. قطر آن حدود ۱۵ سال نوری است و ۸۰۰ برابر جرم خورشید، گاز و غبار در خود جای داده است.در این قسمت سحابی،نقش موج مانندی از گاز درخشان مشاهده می‌شود که علت تشکیل آن، سیلابی از تابش‌های فرابنفش ناشی از ستارگان جوان و پرجرم داخل سحابی است. (بیرون تصویر گوشه‌ی بالا،سمت چپ). این درخشش‌ها کمک کرده است تا تجسمی‌سه‌بعدی از سحابی را مشاهده کنیم. چنین تابش‌های شدید فرابنفشی، باعث داغ شدن و شکل گرفتن سطوحی از گاز هیدروژن سرد داخل سحابی، شده است. وفور رنگ سبز، نشانه‌ی فراوانی هیدروژن؛ و رگه‌هایی از گوگرد و اکسیژن با رنگ‌های قرمز و آبی خودنمایی می‌کنند.فشار و گرمای زیاد در این نقش موج مانند، باعث می‌شود مقادیر زیادی از ماده‌ی سحابی به بیرون از این سطوح کشیده شود.این باعث به وجود آمدن چنین الگویی در پس‌زمینه‌ی مه‌آلود و سبز رنگ تصویر شوند. در حقیقت چنین فشارهایی در رأس این امواج، دکمه‌ی شروعی برای شکل‌گیری ستارگان جدید می‌باشد.

 

امیدوارم از دیدن زیبایی‌های آسمان نهایت لذت را ببرید.

سر به هوا باشید!

 

منبع:کتاب آسمان شب ترجمه احمد دالکی

نجوم به زبان ساده مایردگانی

اطلس کارکوشکا

 

نویسنده:سرکار خانم محدثه‌السادات فرسادکیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *